افسردهای که تازه گلی را ز دست داد
داند چهها به بلبل بی خانمان گذشت
بنگر به شمع عشق، که در اشک و آه او
پروانه بال و پر زد و، آتش به جان گذشت
بشنو درای قافله سالار زندگی
گوید به خواب بودی واین کاروان گذشت
ظالم اگر به تیغ ستم، خون خلق ریخت
از خون بیگناه، مگر می توان گذشت؟
مشفق بهار زندگیت گر صفا نداشت
شکر خدا که همره باد خزان گذشت
مشفق کاشانی
به نام خدای مهربان -
( یا حسین ، اللهم الرزقنا کرب و بلا)
سلام ، به سایت قینرجه خوش آمدید لطفا برای استفاده از تمامی امکانات ، دانلود فایل , شرکت در انجمن و گفتگو با سایر اعضا و هم چنین ارسال مطلب و تصاویر خودتان در سایت ثبت نام کنید.